آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

آرتین یکی یه دونه ی مامان و بابا

عزیزم همیشه کنارتم

1392/7/1 22:27
نویسنده : مامان آزاده
775 بازدید
اشتراک گذاری

میدونستم زمین گرده و سریع می چرخه ولی باور نداشتم به این سرعت.ابلهابله خیلی زمان سریع گذشت و 6 ماه مرخصی من داره تمام میشهوقت تمامو باورش خیلی  برام سخته که از روزی که با همکارام خداحافظی کردم  تا الان 6 ماه گذشته

انقدر تو این مدت وقتم پر بود که متوجه گذشت زمان نبودم.دیروز رفتم خونه مامانم ، امیر حسین میگه خاله دو روز دیگه رقابت بین باشگاهی داریم

میگم خاله جون تو که تازه ثبت نام کردی  تعجب

میگه خاله من سه رنگ کمربند عوض کردم کجای کاریخجالت

نگران آرتینم.نمیخوام چیزی براش کم بذارم.دیروز با خاله انیس رفتم بازار براش عروسک انگشتی خریدم.  آرتین این روزا روی دست هاش می ایسته و می خواد تلاش کنه که خودش را به اسباب بازی که جلوش می ذاریم برسونه.بعد کلی تقلا که بهش میرسه میذارتش توی دهنشخنده

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

خاله انیس
1 مهر 92 16:26
اجی جونم ان شاالله که همیشه دنیا بر وفق مراد خودت و اقا رضا و ارتین جوووونم باشه و در کنار هم انقدر احساس خوشبختی بکنید که متوجه گذر زمان نشین


عزیزترینم.انیسم.خواهرم.همدمم.بهترینها را از خدا برات میخوام
شبا وقتی که بیداری .. خدا هم با تو بیداره
تا وقتی که نخوابی تو .. ازت چش ور نمیداره

خدا می‌بینه حالت رو .. خدا میدونه حست رو
از اون بالا میاد پایین .. خدا می‌گیره دسِت رو
ساره دختر خاله نفس
1 مهر 92 22:32
سلام امروز تولدم به وبم سربزنید.تولدم هفتدهم گرفتم عکس های تولدم بیستم میزارم


سلام عزیزم تولدت مبارک ، ان شاالله صد ساله بشی ، حتما سرمیزنم
مامان بردیا شیطون
1 مهر 92 23:00
اره عزیزم مثل باد میگذره.....
جونم ارتین
ماشالا به این گل پسر
مامان چرا عکس کم گذاشتی...


چشم خاله جون عکسهای بیشتری میگذارم
مامان عرفان
2 مهر 92 8:40
اي جان، عزيزم چقدر اين تلاش بچه ها برا رسيدن به وسيله جلوشان ، دوست داشتني و بامزه اس . موفق باشي خاله .


مرسی خاله مهربونم
مامان عرفان
2 مهر 92 8:44
عزيزم وقتي كنار آرتين هستي زمان برات زود ميگذره ، امان از دستي كه در اداره باشي و از بچه دور باشي زمان اصلا تكون نميخوره .


مامان عرفان
2 مهر 92 8:46
اميرحسين جان ايشالا به زودي كمربند مشكي ميگيري . از الان شروع كن به آرتين جون هم ياد بده كه بزرگ شد رقيبت بشه .


اره خاله قربونش بره از وقتی که رفته کلاس همش منتظر ارتین بزرگ بشه تا اموزش رو شروع کنه
مامان کیاراد(آرزو)
2 مهر 92 8:58
.......♥#########♥ .....♥#############♥ ...♥###############♥ ..♥#################♥..................♥###♥ ..♥##################♥..........♥#########♥ ....♥#################♥......♥#############♥ .......♥################♥..♥###############♥ .........♥################♥################♥ ...........♥###############################♥ ..............♥############################♥ ................♥#########################♥ ..................♥######################♥ ....................♥###################♥ ......................♥#################♥ ........................♥##############♥ ...........................♥###########♥ .............................♥#########♥ ...............................♥#######♥ .................................♥#####♥ ...................................♥###♥ .....................................♥#♥ .......................................♥ .......................................♥ .....................................♥ ...................................♥ .................................♥ ..............................♥ ............................♥ .........................♥ ......................♥ ..................♥ .............♥ .........♥ ......♥ ....♥ ......♥......................♥...♥ ..........♥.............♥............♥ ..............♥.....♥...................♥ ...................♥.....................♥ ................♥......♥..............♥ ..............♥.............♥....♥ .............♥ ...........♥ ..........♥ .........♥ .........♥ ..........♥ ..............♥ ...................♥ ..........................♥ ...............................♥ .................................♥ .................................♥ ..............................♥ .........................♥ ..................♥ .............♥ .....♥ ..
مامان کیاراد(آرزو)
2 مهر 92 8:59
وای پس براتون خیلی سختهآرتین جونو کی نگه میداره؟


منم دلم براش خیلی تنگ میشه وقتی میخوام برم سرکار
مامان کیاراد(آرزو)
2 مهر 92 9:04
ماشاا...به آرتین جون بااینکه3روز از پسرم بزرگتره پیشرفتشم بهترهکیاراد که هنوز نمیتونه


آرزو جون توی این سن ، سه روز هم کلی به حساب میاد
مامان کیاراد(آرزو)
2 مهر 92 9:07
دیدن هر بامداد اتفاق ساده ای نیست"خوشایندست و تکرار ناپذیر"
گنجشکها بیخود شلوغش نمیکنن...
دوست چهار فصلم،اولین هفته ی پاییز بروفق مرادت....


امیدوارم این فصل برای تو و کیاراد جون هم بهترین خاطرات رقم بخوره
مامانه پارسا
2 مهر 92 12:34



مرسی عزیزم
افسانه مامان پارمین
2 مهر 92 17:26
آزاده جونم ، مرخصی من هم خیلی زود گذشت و اصلا متوجه گذر زمان نشدم . آرتین نازم امیدوارم توی ساعاتی که سرکار میری اذیت نشه . پارمین یکماه اول خیلی سختش بود بعدش دیگه عادت کرد ولی خودم هم چند روز اول سرکار همش عکش رو میدیم و گریه ام میگرفت . کاریش نمیشه کرد . آرتین جون مهد میره ؟


منم واقعا از خدا همین را میخوام که اذیت نشه.نه هنوز خیلی زوده.پارمین ناز رو ببوس
مامان عرفان
3 مهر 92 9:33



مامان عرفان
3 مهر 92 9:33
ايشالا عكس آرتين را به زودي در همين لباس اميرحسين ميبينيم .


ان شاءالله.مرسی
مامان سونیا
3 مهر 92 14:47
ای جانم خاله که تلاش میکنی مرسی مامانی پیش ما میای بببببببببببوووووووسسسسس


خواهش میکنم
مامان ماهان
3 مهر 92 16:42
سلام
ارتين جونم چقدر نازه مامي گلمن نگران شدم پس كي بايد مواظب ارتين نفس خاله باشه مهد يا بستگانفدات خاله



هنوز برای مهد رفتن خیلی زوده.

مامان ماهان
3 مهر 92 16:43
با اجازه دوست دارم لينكتون كنم
دوست داشتيد به وب ما هم سر بزنيد


خواهش میکنم.حتما
مامان بردیا شیطون
4 مهر 92 9:22
زندگی مثل "پیانو" است...
دکمه های سیاه برای غم ها...
و دکمه های سفید برای شادی ها...
اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت
که دکمه های سیاه وسفید را
"با هم" فشار دهی...!


مسیحا
4 مهر 92 13:14
ای جونم چه ناز و خوردنی شده شیر پسرمونرتین جون که چار دست و پا می ایسته


مرسی خاله ی مهربون.از مسیحا جون یه بوس ابدار کنید لطفا
مامان عرفان
5 مهر 92 11:52
آقا آرتین کتاب انگلیسی می خونه . آفرین چه با کلاس .


mamane m@ni
6 مهر 92 23:22
آزاده جون کجایی؟نگران شدم


مرسی از احوال پرسیتون.همین اطراف می پلکیم
مامان مهرزاد جان
7 مهر 92 10:08
آرتین جونم بزرگ شده خدا حفظش کنه براتون


تشکر از لطفتون
رومینا
7 مهر 92 15:36
ای جانم ارتینم . مامانییییییییییییییییییییییی وسیله ها رو ازش نگیریاااااااااااا بزار بخوره اخه خیلی مزه میده .

اگه بری اداره پس ارتین کجا میمونه پس شیرش چی ؟ خیلی سخته


آرتین دیگه مجبوره از عصر شیر من را بخوره.وقتی من سر کارم شیر خشک میخوره
مامان عرفان
8 مهر 92 8:29
آزاده جوووووووووووونم خوبي ؟


خوبم عزیزم.مرسی از اینکه به یادمونی
زهرا مامان ارتا
8 مهر 92 16:38
سلام به ازاده جون و ارتین خوشگل ایشالاه همیشه سلامت باشین ازاده جون مگه خبر نداری مرخصی زایمان نه ماه شده و به همه ی اداره ها هم ابلاغ شده خوشحال باش که سه ماه بیشتر میتونی پیش ارتین جون باشی و ازش مراقبت کنیراستی به ما هم سر بزن خاله خوشحال میشیم


نه زهرا جون تامین اجتماعی زیر بار نمیرهالان میام خدمتتون
مامان بهراد
11 مهر 92 14:11
سلاااام عزیزم...چقدر نازه هزار ماشاالله این آرتین خانعزیزم لینکتون کردم


سلام.مرسی از لطفتون.از اینکه بهراد جون به دوستان آرتین اضافه شد خیلی خوشحالم